گزارش تحلیلی جامع درباره صنعت سینما و تصاویر متحرک: تحولات اقتصادی، فناورانه و چشماندازهای جهانی
صنعت سینما و تصاویر متحرک به عنوان یکی از بخشهای اقتصاد خلاق، در سالهای اخیر تحولات شگرفی را تجربه کرده است. این گزارش جامع میکوشد با نگاهی عمیقتر به تحلیل ابعاد مختلف این صنعت بپردازد.
بخش اول: تحولات اقتصادی و بازاری
ارزش بازار جهانی فیلم و ویدیو در سال ۲۰۲۲ به ۳۰۰ میلیارد دلار رسید که نشاندهنده رشد قابل توجه ۵.۷ درصدی نسبت به سالهای قبل از همهگیری کرونا است.
تحلیلگران پیشبینی میکنند این روند صعودی با نرخ رشد مرکب سالانه ۵.۷ درصد ادامه یابد و ارزش بازار تا سال ۲۰۲۹ به ۳۴۰ میلیارد دلار برسد. این رشد چشمگیر مرهون چندین عامل کلیدی است:
اولاً، صنعت استریمینگ با رشد سالانه بیش از ۱۰ درصد در تعداد مشترکان، به موتور محرکه اصلی این صنعت تبدیل شده است. ثانیاً، بازگشت ۵۸ درصدی تماشاگران به سالنهای سینما پس از دوران همهگیری، نشاندهنده تداوم اهمیت تجربه سینمایی است. ثالثاً، ظهور بازارهای جدید و توسعه زیرساختهای سینمایی در مناطق مختلف جهان به گسترش این صنعت کمک شایانی کرده است.
در بررسی توزیع جغرافیایی قدرت در صنعت سینما، شاهد افول نسبی هالیوود هستیم که سهم خود در گیشه جهانی را از ۶۵ درصد در دهه ۲۰۰۰ به ۵۱ درصد در سالهای اخیر کاهش داده است. این در حالی است که بازارهای نوظهوری مانند چین با فروش گیشه ۵۷.۷ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۳، هند با تولید بیش از ۱۰۰۰ فیلم در سال و فروش ۷۴.۱ میلیارد دلاری، و بریتانیا با فروش ۵۲.۱ میلیارد دلاری در حال بازتعریف معادلات قدرت در این صنعت هستند.
صنعت انیمه ژاپن به تنهایی نمونههای بارز از قدرت اقتصادی صنایع خلاق است. درآمد ۶۷ میلیارد دلاری این صنعت در سال ۲۰۲۳ نه تنها از بسیاری از صنایع سنتی پیشی گرفته، بلکه ۳.۵ برابر ارزش صادرات فولاد ایران (۶.۵ میلیارد دلار) و حدود یک سوم درآمد نفتی ایران (۲۳ میلیارد دلار) در همان سال بوده است.
جالبتر اینکه درآمد مرچندایزینگ این صنعت به تنهایی به ۵ میلیارد دلار میرسد که نشاندهنده قدرت فوقالعاده برندسازی و خلق ارزش افزوده در این حوزه است.
بخش دوم: تحولات فناورانه و تأثیر هوش مصنوعی
انقلاب فناورانه در صنعت سینما را باید یکی از عمیقترین تحولات این صنعت در صد سال اخیر دانست. هوش مصنوعی به صورت بنیادین در حال دگرگون ساختن تمامی مراحل تولید محتوای سینمایی است؛
در مرحله پیش تولید، ابزارهایی مانند Filmustage و NolanAI با تحلیل خودکار فیلمنامهها، پیشبینی موفقیت تجاری آثار و حتی طراحی استوریبوردهای اولیه، زمان و هزینه تولید را به میزان قابل توجهی کاهش میدهند.
در مرحله تولید، فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Unreal Engine (که در تولید سریال The Mandalorian مورد استفاده قرار گرفت) و Google Veo 3 امکان خلق محیطهای مجازی پیچیده و باورپذیر را فراهم آوردهاند.
مرحله پساتولید شاید بیشترین تأثیر را از هوش مصنوعی پذیرفته است. نرمافزارهایی مانند Adobe Sensei و DaVinci Resolve Neural Engine قادرند فرایندهای زمانبری مانند تدوین، رنگپردازی و حتی دوبله را با دقت و سرعت بیسابقهای انجام دهند.
در بخش توزیع و بازاریابی نیز الگوریتمهای پیشرفته تحلیل داده به استودیوها کمک میکنند تا با دقت بیشتری مخاطبان هدف را شناسایی و کمپینهای بازاریابی شخصیسازی شده طراحی کنند.
با این حال، این تحولات عمیق چالشهای جدی نیز به همراه داشته است. بر اساس مطالعهای که توسط CVL Economics در سال ۲۰۲۲ انجام شد، حدود ۲۰۰ هزار شغل در هالیوود در معرض خطر جایگزینی با سیستمهای هوش مصنوعی قرار دارند که عمدتاً در بخشهای جلوههای ویژه، انیمیشن و مهندسی صدا متمرکز هستند. از سوی دیگر، مسائل حقوقی و اخلاقی پیچیدهای درباره مالکیت معنوی آثار تولید شده توسط هوش مصنوعی و ماهیت خلاقیت در عصر الگوریتمها مطرح شده است.
بخش سوم: ظهور منطقه MENA به عنوان قطب جدید تولید
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با اتخاذ راهبردهای هوشمندانه و سرمایهگذاریهای کلان، در حال تبدیل شدن به یکی از کانونهای مهم تولید محتوای سینمایی و رسانهای در جهان است. ارزش بازار سینمای این منطقه که در سال ۲۰۲۲ حدود ۹۰۰ میلیون دلار برآورد میشد، پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۹ به ۱.۵ میلیارد دلار برسد.
امارات متحده عربی با راهاندازی Dubai Studio City و twofour54 Studios، ارائه مشوقهای مالی تا ۵۰ درصد و میزبانی تولیدات بزرگ بینالمللی مانند Mission Impossible، به یکی از پیشگامان این تحول تبدیل شده است.
عربستان سعودی نیز در چارچوب برنامه Vision 2030 خود، با اختصاص ۲۳۴ میلیون دلار بودجه توسعه و ارائه بازپرداخت نقدی تا ۴۰ درصد، به شدت در حال سرمایهگذاری در این حوزه است.
قطر از طریق مؤسسه فیلم دوحه (DFI) و توسعه شهرک رسانهای دوحه، به جذب تولیدات بینالمللی و پرورش استعدادهای محلی مشغول است. این کشور با ارائه مشوقهایی مانند بازپرداخت ۴۰ درصدی هزینههای تولید و معافیتهای مالیاتی گسترده، به رقابتی جدی با دیگر کشورهای منطقه پرداخته است.
بخش چهارم: چالشها و فرصتهای پیش رو
صنعت سینما با وجود رشد چشمگیر، با چالشهای متعددی نیز روبرو است. مشکل دزدی محتوای دیجیتال و توزیع غیرقانونی فیلمها سالانه میلیاردها دلار به این صنعت خسارت وارد میکند. از سوی دیگر، اشباع بازار محتوا و افزایش تصاعدی تعداد پلتفرمهای استریمینگ، هم برای تولیدکنندگان و هم برای مخاطبان چالشهای جدیدی ایجاد کرده است.
با این حال، فرصتهای بیبدیلی نیز پیش روی این صنعت قرار دارد. تقاضای فزاینده برای محتوای متنوع و اصیل، به ویژه از سوی نسل جوان، بازارهای جدیدی را برای تولیدکنندگان مستقل و خلاق گشوده است. توسعه فناوریهای تولید مجازی و کاهش هزینههای تولید از طریق هوش مصنوعی، امکان ورود بازیگران جدید به این عرصه را فراهم آورده است.
جمعبندی و چشم انداز آینده
صنعت سینما در آستانه تحولی تاریخی قرار دارد. گذار از هژمونی سنتی هالیوود به دنیایی چندقطبی، ظهور فناوریهای تحولآفرین و شکلگیری کانونهای جدید تولید در مناطق مختلف جهان، همگی نشانههای این دگرگونی عمیق هستند. موفقیت در این محیط جدید مستلزم درک دقیق این تحولات، انعطافپذیری در برابر تغییرات و سرمایهگذاری هوشمندانه در فناوری و استعدادهاست.
منطقه MENA با بهرهگیری از مزیتهای رقابتی خود مانند جمعیت جوان، سرمایهگذاریهای زیرساختی و مشوقهای مالی سخاوتمندانه، پتانسیل تبدیل شدن به یکی از قطبهای اصلی صنعت سینما در دهه پیش رو را دارد. با این حال، تداوم این روند رشد مستلزم توجه جدی به توسعه استعدادهای محلی، تقویت محتوای اصیل منطقه ای و ایجاد اکوسیستمهای پایدار تولید است.
در پایان باید تأکید کرد که آینده صنعت سینما نه در انحصار یک یا چند قدرت سنتی، بلکه در همکاریهای بینالمللی، تبادلات فرهنگی و نوآوریهای فناورانه خواهد بود. این صنعت با حفظ ماهیت هنری خود و بهرهگیری از فرصتهای بیبدیل عصر دیجیتال، بدون شک فصل جدیدی از رشد و شکوفایی را در پیش رو دارد.
سید صادق پژمان
مدیرعامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر